۱۳۹۳/۶/۲۰

اینش را دیگه فکر نمیکردم

وای وای وای. این یکیش را دیگه ندیده بودم که حالا دیدم شکر خدا. اگر براتون بگم شما هم مانند من حسابی اول گیج میشید، بعدش ضربه روحی بهتون میخوره و بعدش هم منگ میشید. بعضی ها ممکن است که حتی مراحل دیگری را طی کنند و  مشنگ هم بشن.
چند وقته که دارو دسته سلفی ها در شهرهایی از آلمان مانند دورتموند و ووپرتال شب که میشه با محاسن شانه شده و کلاه نمدی بر سر شبیه همانکه یهودیها هم دارند، راه میفتند توی خیابانها و به مردم امر به معروف و نهی از منکر میکنند. آنهم نه در محله های خارجی ها که بیشتر ساکنانش ترکها و شمال آفریقائیها و یا آلمانیهای بیکار هستند، نه. بلکه در محله های آلمانی نشین و در جلوی دیسکوتک ها و خیابانهای پر رفت و آمد عمومی.
خلاصه این برادران مهربان سلفی میان و با تبسمی بر چهره شروع میکنند به امر به معروف و نهی از منکر و با ملایمت  یادآور میشن که خدا از این قرتی بازیهای شهروندان آلمانی اصلا خوشش نمیاد. ولی همه اینها را با تبسمی بر چهره انجام میدن.
حالا شما مجسم کنید. طرف آلمانی که اصلا توی این باغها نیست تا دیشب داشته توی تلویزیون هنرنمائیهای برادران داعشی را میدیده که با حرکات موذون و ورزشی خالصانه کفار را در پیشگاه پروردگار خویش ذبح میکردند و حالا که شب آمده بیرون که به سبک خودش حال و حولی بکنه یکدفعه یکی از این صوراسرافیل های ریش قرمز یا ریش زرد جلویش سبز میشه و میگه مبادا شیطان رجیم گولت بزنه؟
میتونم حدس بزنم که هانس و پتر آلمانی وحشت زده حسابی میشن که ای داد و بیداد نفوذ دولت اسلامی تا اینجا هم آمد. بخصوص اینکه این برادران خوش محاسن و خوش نظر خودشان از آلمانی هایی هستند که به جرگه سلفی های گرامی پیوستند. 
شنیده بودم که کشور السعودی به کسانیکه عضو مساجدشان بشوند ماهیانه ای میده و فکر نمیکردم که برای این مبلغ عده ای از شهروندان آلمانی هم مایل به خدمت شوند. برخی میگویند که مقصر بیشتر دولت آلمان است. بالاخره باید یکنفر را مقصر شناخت دیگه. این دولت آلمان از زمانیکه کمکهای اجتماعی به شهروندان کم درآمد و بیکار و بعضا نیز بیعار را کم کرده، مردم دیگه خود را به هر آب و آتشی میزنند.
حقوق برادران حاضر در صحنه های حق علیه باطل دولت اسلامی در حال حاضر برابر با سیصد یورو در ماه میباشد.
از طرف دیگه یکی از برنامه های تلویزیون آلمان نشان داد که این برادران سلفی  پس از مدتی علاقه مندان را راهنمایی میکردند که به ترکیه در شهر انتاکیه بروند و از آنجا اسباب فرستادنشان را نیز بطرف مرز سوریه فراهم میکردند تا بتوانند به برادران دولت اسلامی در سوریه و عراق بپیوندند و در آنجا به وظایف جهانشمولی خویش عمل نمایند.
در میان این گسیل گشتگان انسانهای تحصیلکرده و دانشگاه رفته هم زیاد هستند. خواهر نمیفرستادند چونکه کفار به اندازه کافی خواهر  و همسر و مادر دارند تا رفع نیاز بشه.
جالب اینکه به ادعای برنامه کانال هسن 3  آلمان، دولتهای کشورهای اروپایی از ماجرا خبر دارند و کسی نیز معترض آنها نمیشه. در ترکیه هم یک سکوت کامل در برابر این پرسش خبرنگاران وجود داره. ولله ما بخاطر مسائل غم انگیز یک دقیقه سکوت شنیده بودیم ولی یکعمر سکوت فکر کنم کمی اغراق آمیز باشه.
شاید هم باشند کشورهایی که فکر کنند حالا که توانش را نداریم کشورهای خاورمیانه و یا بخشهایی از آن را بطور کامل کنترل کنیم حداقل برای بقیه  زهرمارش که میتونیم بکنیم.
یادمان هم نره که وجود این برادران و ترسیدن مردم، خودش باعث میشه که هر سیاستی را دولتی در منطقه خاورمیانه به ظاهر بر ضد اینها برمیداره در اذهان عمومی طرفدار پیدا میکنه.
فقط میخواستم این جریان را براتون گفته باشم، همین. هرگونه تعبیر و تفسیر هم خودتون بکنید. بمن چه. من خودم هنوز که هنوزه معتقدم مسئله در مرحله اول بیشتر محدود کردن امکانات اروپا هست و شیوه های مقاومت مستقیم و غیر مستقیم اینهاست.  بقیه تنها کما بیش وسیله هستند.


هیچ نظری موجود نیست: