۱۳۸۹/۹/۱۰

منتصب یا منتسب؟


توی کودکستان که میرفتیم تا میخواسیم بازی و شلوغ کنیم و سروصدا راه بندازیم یک خانم معلمه بود همه مون رو جمع میکرد و میگفت سرود بخونید. چی بخونیم؟ ما گلهای خندانیم رو بخونید.
این جریان تقریبا هر روز پیش میامد و ما شروع میکردیم که گل خندان بشیم. انقدر گل خندان شدیم که دیگه لب و لوچه مون شده بود مثل گل میمون. ولی بازم گل خندان میشدیم و گل خندان میخوندیم با وجودیکه اصلا حال و حوصله ش رو هم نداشتیم. ولی دو جا هست که اصلا نه نمیتونی بگی یکی توی کودکستانه و دومی هم سر سفره عقده مگر اینکه از جونت سیر شده باشی و قصد خودکشی همراه با ساز و نقاره و نون و پنیر و سبزی داشته باشی. بعععععله معلومه که همچین چیزی هم وجود داره. من خودم دو سه تا شهید ازدواج رو میشناسم که حالا لابد با حوریها دمخورن. البنه اگه سرکوفتها و فحش و نفرینها براشون وقتی گذاشته باشه.
میگید نه خب برید خواستگاری بعدش برید پای سفره عقد بعدش هم بگید نه. بقیه ش چندان چیزی طول نمیکشه. خود بخود درست میشه.
این یارانه های هدفمند هم عین همون سفره عقد هستن. دولت رفته پاش. البته من مخالف یارانه دادن هستم ولی حذفش هم حساب و کتاب میخواد که رئیس جمهور منتسب با وجودیکه معلم بوده بلد نیست. در ضمن دو سه نفر اعتراض کردن که آقا منتسب چیه بنویس منتصب.
اخه لامصبا طرف بخاطر نسبتش با این و اون شده رئیس جمهور و همونطور هم مونده. اگه دور اول ریاست جمهوریشو بگید بله حق با شماست منتصب بود ولی حال دیگه منتسبه. باور نمیکنید برید ببینید بابای عروسش کی هست. یا اینکه خودش بابای داماد کی هست.
اها داشتم میگفتم. حذف یارانه رو که همینطوری نمیتونین انجام بدین که. اول مردم رو به ساندیس معتاد میکنن بعدش هم میگن بیا این چهل هزار تومن رو بگیر برو خودت  برای خودت ساندیس بخر. پس غذاش چی. مردم گشنه نمیشن؟ فقط ساندیس؟
شما خودتون حساب کنین یکنفر در ماه با چهل هزارتومن پول چندتا ساندیس میتونه بخوره. مردم که شتر نیسن که فقط چیزای ابکی بخورن و تو بیابونا راه برن. گشنه هم میشن.
خلاصه دولت رفته پاش ولی نه دیگه نمیتونه بگه. یکبار هم عقبش انداخت ولی دید نخیر باید که انجامش بده چونکه کفگیر داره بدجور به ته دیگ میخوره.
یازم این ویکی لیکس که توی نوشته قبلیم هم ازش نوشته بودم برداشته یک چیزایی نوشته که فعلا چون تازه از سفر برگرشتم حال و حوصله ندارم راجع بهش بنویسم ولی توی نوشته بعدی خدمتش خواهم رفت.

۱ نظر:

Alireza Akbari گفت...

به آن بدی که به نظر می‌رسد نیست
بدتر از آن است