۱۳۹۵/۵/۸

مبادله جوایز

آقا ببخشید که جسارت می‌کنم ولی‌ گاهی‌ آدم از شدتِ خوش حالی‌ و غافلگیر شدن از رفتارِ خوبِ دیگران چنان هیجان زده میشه که حد نداره.
دیروز در اخبارِ اینجا نشان دادند که حتی یک رئیسِ جمهور هم میتونه راستگو و فروتن باشه.
دیشب نشان دادند که اقایِ اوباما در مراسمی که برایِ خانمِ کلینتون برگزار شد، گفت تا کنون کسی‌ به اندازه خانمِ کلینتون آمادگی‌ِ پذیرشِ مقامِ ریاستِ جمهوریِ آمریکا را نداشته. نه‌ همسرِ ایشان و نه حتی‌ بنده.

آقا، ما رو میگی احساسات بهمان غالب گشت و‌ اشک از چشمانمان جاری شد از اینهمه اخلاص و راستی و درستی‌. زبانمان بند افتاده بود از اینهمه بیریایی و درستی‌ِ گفتار و از خودگذشتگی. تا  ده دقیقه شاید هم بیشتر چونکه ساعت دستم نبود  منگِ این کنشِ بزرگوارانه بودم.
بعدش نشستم و یک چایی با اجازه تان نوشیدم و با خود ‌ای دل  غافل گویان زیرِ لب زمزمه می‌کردم که ما کجاییم در این بهرِ تفکر تو کجا؟
نیمه استکان که رسیدم یادم افتاد که هشت  سالِ پیش همین خانمِ کلینتون رقیبِ انتخاباتیِ همین آقایِ اوباما بود. چرا این حرف را آنوقت نزد؟ نزد و رفت شد رئیسِ جمهور و یکماه بعدش جایزه نوبلِ حقوقِ بشر را هم گرفت ولی‌ باز هم در اینمورد چیزی نگفت. یک خورده شادیِ قبلیمان فروکش کرد و بفکر رفتم و باز هم یادم افتاد به جلوگیری خانمِ کلینتون از رسیدن کمک‌هایِ انتخابیِ حزبِ دموکرات‌ها به اقایِ سندرز رقیبِ ایشان در همین اواخر. دیگه حسابی شادیِ قبلی‌ رفت که رفت. خورد به کاسه کوزه مان. حالمان گرفته شد که چقدر ساده بودیم و احساساتی شدیم.
پیش از اینکه بیشتر بفکر برم و بیشتر ناراحت بشم کانالِ اخبار را عوض کردم نشستم مثلِ بچه آدم فیلم نگاه کردم.

فکر کنم تویِ چای من چیزی ریخته بودند. حیف که اینجا سریالِ ترکی‌ِ حریمِ سلطان نداره وگرنه حسابی‌ سرِ خودم را گرم می‌کردم تا اینهمه دوروئی نبینم.  با وجودیکه ریگان هنرپیشه بود ولی نوبل را باید از اینها پس بگیرند و اسکار بهشان بدن. من مطمئنم که در صورت انتخاب خانم کلینتون به ریاست جمهوری آمریکا، یکماه بعدش جایزه دیگه از اسلو نمیاد به کاخ سفید. از هالیوود میاد.

هیچ نظری موجود نیست: