۱۳۹۴/۱/۲۱

سخنی با اشرف غنی

خدمت جناب آقای اشرف غنی رئیس جمهور محترم کشور دوست و همسایه و برادر افغانستان.
با پوزش از اینکه وقت گرامی جنابعالی را از رسیدگی به امور مهم و نفس گیر گرفته و به این نوشته معطوف میدارم. جنابش میداند ( اگر هم نمیدانسته و هنوز هم نداند حالا بداند) که غرضی بجز از اظهار نگرانی از سخنان عابدانه و عالمانه و آگاهانه ایشان نداشته ام به امید اینکه روابط میان دو کشور بهتر از پیش گردد.
عالیجناب، میدانم که :  آنچه شیران را کند روبه مزاج......... احتیاج است، احتیاج است، احتیاج
و همچنین  نیز میدانم که نیاز مالی کشور فعلا نه چندان غنی افغانستان به کمکهای مالی اعراب که همه جوانب را در بر میگیرد ( چه کمک به طالبان دست ساخته خودشان و چه همزمان کمک به دولت افغانستان تا هر دو را وابسته به خود نگاه دارد)، سبب میگردد که اخلاصاتی انجام گرفته و اظهاراتی بیان گردند ولی چه خوب میبود اگر این اخلاصات و اظهارات حداقل  کمی به واقعیات نیز نزدیک میبودند تا سبب رسوایی گوینده نگردند.
در جریان ماجرای یمن که بازی بسیار بدی از سوی طرفین درگیر در ماجرا در حال اجرا میباشد، صحیح تر میبود اگر جناب اشرف غنی احمدزای از غنای فرهنگی مردم افغانستان که سده ها و بل هزارهاست وجود داشته و هنوز هم دارد ( هر چند که بخاطر جنگها و ماجراهای چهار دهه گذشته کمی در زیر خاک پنهان شده ولی وجودش را نه کتمان میتوان کرد و نه پنهان) بهره گرفته و اگر قصدی برای آرام کردن میداشت، دست به میانجیگری که عرف مردمان سرزمینهای ما میباشد، میزد و نه بیان اظهاراتی که آشوب برانگیز میتواند بود. هر چند که در چنین حالتی نیز چندان معلوم نبود که وساطت ایشان وزنه ای نزد طرفین ماجرا میداشت یا نه؟ بخصوص نزد طرفی که خود را مالک الرعایای نفوس افغانستان دانسته و خود را مجاز میداند که هم طالبش را پشتیبانی نماید و هم دولتش را و داعش را هم بتازگی به آن اضافه نماید تا حال خراب تکمیل شود. با امید به اینکه پرونده هر گونه گفتگوی ملی  از سوی مردم افغانستان ناچار از روی میز او بایستی رد شود.
شاید جنابش نداند که از سوی دولت و ملت ایران هیچگاه اقدامی انجام نگرفته که باعث گردد بحث در صورت نابود کردن اماکن مقدس مسلمانان توسط ایرانیان و حمایت افغانستان از عربستان به میان آورده شود. بخاطر همینهم این گفته شما که در صورت تخریب اماکن مقدس در عربستان توسط ایرانیان، افغانستان در کنار عربستان خواهد جنگید، همگی را شگفت زده کرد.
قربانت گردم، شما اگر میخواهید به پادشاه جدید عربستان ارادت ورزیده و بگویید عبدم، عبیدم، بنده ام، خب مستقیما  به خودش بگویید چرا چیزی را به پای کس دیگری تهمت میکنید؟ در کشور شما  درصدی از مردمان شیعه هستند و شما  دستکم نه بعنوان فرد حقیقی بلکه بعنوان رئیس جمهور حقوقی و انتخاب شده مردم افغانستان موظف هستید بدانید که این شیعیان  بعنوان نفوس افغانستان به همان اماکن مقدس اسلامی  که شما خود را موظف به حفاظتش در برابر غیر میدانید معتقدند و هیچگاه قصد تخریب اماکن مقدسی را نداشتند. این چه بحث فتنه انگیز است که شما بمیان کشیده اید؟ برعکسش صحیح تر میباشد که دیگران اماکن مقدس شیعیان را تخریب کردند.
اگر از منظر نژادی هم بخواهید به ماجرا بنگرید که بازهم ناآگاهی خود را به تماشای اهل خرد گذاشتید. مگر همین چندی پیش نبود که عوامل داعش که دست در جیب عربستان دارند به مجسمه ها و بناهای اشکانی حمله بردند و نابودشان کردند؟
شما هیچ خبر دارید که این اشکانیان چه کسانی بودند و از کجا میآمدند؟ یقینا نه. زیرا اگر میدانستید که اینها همان نیاکان مشترک ما و شما هستند که اتفاقا از همان ناحیه غرب افغانستان و شرق ایران امروزی میآمدند و مردمانی بس با فرهنگ بودند، اینگونه سخن نمیگفتید. آخرین آثار باقیمانده از ایشان را همان عوامل عربستان تخریب کردند و شهامت شما نجنبید که از تخریب چیزی توسط کسی جلوگیری نمائید.
جان، گاهی سکوت کردن و آرام ماندن، بزرگترین نشان و علامت درایت است. کاش دستکم سکوت میکردید و دقت بیشتر بخرج میدادید. اگر گفتن را یاد ندارید، نگفتن را هم بلد نیستید؟
اگر هم نیروی زیادی در خود سراغ دارید، اولیتر است که به وضعیت نا بسامان داخله افغانستان و مردم خود توجه مبذول بدارید.  شما که برای حفظ همین حالت متزلزل خواستار ماندن نیروهای آمریکایی در کشورتان هستید و سودای غزوه در رکاب ملک سعودی را دارید.
با آرزوی پیشرفت و کامگاری ملت دوست و برادر افغانستان و امید به داشتن روابط دوستانه و فرهنگی میان دو کشور ایران و افغانستان این نبشته را با ابیاتی از حافظ به پایان میرسانم.
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
نکته ها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرو نگذاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت او بر او بگماشتیم
گفتگو آئین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
تا درخت دوستی کی بر دهد؟
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

۱ نظر:

ناشناس گفت...

با تشکر از نوشته خوب شما و بدون قصد تنقیص باید بگویم غنی یک دلقک بیشتر نیست. حیف عبدا لله نیست که با این دلقک در قدرت سهیم شده. عین دیوانه ها یک تسبیه بلندی دست گرفته با ان کله مسخره اش ادای یک ریس جمهور را در می اورد. معلوم است در افغانستان هم وضعیت حکام مثل ایران قمر در عقرب است. فصل فصل منگل هاست!