۱۳۹۶/۷/۱

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

چند ماهِ پیش آقایِ نتانیاهو نخست وزیرِ کشورِ اسرائیل اعلام داشتند که ایرانی‌ها از دو هزار و پانصد سالِ پیش در پی‌ِ آزارِ ما بوده اند. البته ایشان مشخص نکردند که این ما که بوده است؟ به این مسئله بعدا میرسم. ولی گویی که ایشان یادشان رفته بود که در کتابِ عهدِ عتیق، کتابِ مقدسِ یهودیان از کوروش پادشاه ‌ایرانی به عنوانِ تنها پیامبرِ غیرِ عبری و غیرِ اسرائیلیِ قومِ یهود یاد شده است.
گوییی که ایشان نمیدانستند که مخارجِ ساختِ دیوارِ ندبه‌ای که یهودیان  به عنوانِ یک فریضه مذهبی و میهمانانِ رسمی‌ِ کشورِ اسرائیل بطورِ سمبلیک در پایش گرد میایند را کدام کشور  متقبل گردید و از خزانه کدام مردم پرداخته شد.
این بخشی از کتاب عزرا مربوط به عهد عتیق میباشد که برای یادآوری اینجا میآورمش.
در سال اول پادشاهی کورش پادشاه پارس برای عملی شدن سخن خداوند از دهانارمیا، خداوند روح کورش پادشاه پارس را گرفت تا او دستوری در سراسر پادشاهی خود فرستاد و آن را نیز نوشت به این مضمون: «بدینوسیله کورش پادشاه پارس اعلام می‌کند، خداوند، خداوند بهشت تمامی پادشاهیهای زمین را به من داده است و او مرا برانگیخته است که برای او خانه‌ای در اورشلیم که در یهودا است بسازم. هر یک از مردم او (قوم اسرائیل) می‌تواند به اورشلیم در یهودا برود و معبد خداوند را، خداوند اسرائیل، خدایی که در اورشلیم است، بسازد و امید است که خداوند با آنان باشد. در هر محلی که بازماندگان این قوم باشند، مردم وظیفه دارند که به آنان نقره و طلا، خوردنیها و آغل به دست خویش بدهند تا به عنوان هدیه برای خداوند اورشلیم استفاده شود.» - عهد عتیق، کتاب عزرا، ۱:۱–۴
گوییی که ایشان فراموش کردند که در طولِ تاریخِ طولانیِ ایران چه پیش از اسلام و چه پس از آن‌ وزیران و صدرِ اعظمانِی در ایران از قومِ یهود بودند و هم آنها از کار و مقامشان خشنود بودند و هم مردم با کارِ ایشان راحت و راضی‌. سعدالدوله یکی از آنها بود. حتی زمانیکه مغولها بر ایران فرمان میراندند وزیری یهودی راس کار بود و فرجامی بد چونان بسیاری دیگر از ایرانیان عهد مغول یافت.
زمانیکه در اثنایِ جنگِ جهانگیرِ دوم کودکانِ فراری یهودی‌ به ایران آمدند، همچنانکه لهستانیها آمدند و یا فراریانِ ناحیه قفقاز، مردمِ ایران با وجودِ مشکلاتِ خود، ایشان را پذیرا گشتند و پس از جنگ نیز به کشورهایی که خودشان میخواستند، روانشان نمودند.
بطور کلی در سه‌ چهار دهه اخیر هم، با وجود جنگ و تحریمها و کمبودها و نارساییها، مردمِ ایران پذیرایِ مهاجرین و فراریانِ زیادی ( حتی زمانی‌ تا سقفِ ۵،۷ میلیون ) از اقوام و کشور‌هایِ دیگر گردیدند و چیزی نگفتند ( اروپا با همه ثروتش با آمدنِ ۱،۵ میلیون جنگزده، متشنج گردید، ترکیه درخواستِ کمک‌هایِ مالی‌ِ میلیاردی کرد و از کوره در رفت ).
بطورِ کلی‌ مردمِ ایران با افراد و آحادِ دیگر کشورها واقوام مشکلِ کلی‌ و مستمر ندارند.
مسئله از آنجا آغاز میگردد که دولت‌ها و یا تندروانی مذهبی  نمیتوانند با هم کنار بیایند. آنگاه این دولت‌ها داعش وار از مردم به عنوان سپرِ انسانی‌ِ خود استفاده میکنند تا خود را مظلوم جلوه دهند و طرفِ مقابل را  ظالم.
چند روز پیش در مجمع عمومیِ سازمان ملل بناگاه از زبان آقایِ نتانیاهو به زبانِ فارسی‌ شنیدیم که ملتِ ایران دوستِ ملتِ اسرائیل است.
 جایِ خشنودیست که آقایِ نتانیاهو هم سرانجام متوجه این امر گردیدند و باید بدان جملهِ ایشان اینرا هم اضافه کرد که آقایِ نتانیاهو این دوستی و نزدیکی‌  با  شما و بی‌ شما هم  وجود  داشته  و هیچگاه  از میا‌‌ن  نرفته بود و نیز نخواهد هم رفت. ملل و حافظه‌هایِ  تاریخیِ آنها  بسیار  قویتر از آنی‌  هستند  که  بتوان  با  دستکاریهایی برهه‌ای  بدان صدمه های  جدی رساند. عهد عتیق و سرگذشتها و داستانهایِ گوناگونِ آن‌ نمونه ایست زنده که شما میبایستی  قاعدتا  آنرا خوب بشناسید.
پس کوشش در وارونه جلوه دادن حقایق و وقایع شاید بتواند مدتی‌ کاربرد داشته باشد ولی‌ نه‌ برایِ همیشه. خورشید  پیوسته در پشتِ ابر پنهان نمیماند و زمانی‌ آفتاب خواهد تابید.
این تجربه را بارها  و بارها  افراد  و کشورهایِ گوناگون و حتی دولتهای گوناگون در یک کشور انجام داده اند ولی خوشبختانه هیچگاه بگونه دائمی موفق نبودند.
شاید حتی این دوستی بدونِ وجودِ دولتمردانی که بیشتر بدنبال مقاصدِ تفوق گرایانه هستند، بیشتر هم متبلور و نمایان گردد واز آشوبها  بدور ماند.
دولتها میایند و میروند، ولی‌ ملتها باقی‌ میمانند.

هیچ نظری موجود نیست: