۱۳۹۲/۷/۱۰

چی شده مگر که همه خوشحالند؟

من صد بار گفتم که بعدش بگم گفته بودم که و شما هم صد و یکبار نشنفتید که به وظیفه تاریخی خودتون عمل کرده باشید.
ممکنه که برایِ  من هم بگید  اینهمه داد و فریاد راه انداختن و شلوغ کردن سرِ  چی‌ هست؟
فقط برایِ  اینکه آقایِ  روحانی و آقایِ اوباما از دور حدودِ  پانزده دقیقه با هم صحبت کردن و مستقیماً به هم فحش ندادن؟
مزاح می‌فرمایید، نه‌؟
چیزی که این دو رژیم سی و چند‌ سال فعالانه و با خلوصِ  نیّت خراب کردن را شما جدی جدی توقع ندارید که بعد از پانزده‌ دقیقه صحبتِ  غیر مستقیم و تعارفی، درست کنند که؟ دارید؟
بگذریم از اینکه دولتهایِ مختلف  آمریکا ۷۰ سالِ  گذشته هر جایی که دستشون رسید بر خلافِ  ادعاهایشان که طرفدارِ  آزادی هستند، موقعیت‌هایِ  مختلف برایِ رسیدن به آزادی مردمِ  ما را نابود کردن که البته در اینمورد فعلا حرفی‌ نمی‌زنیم.
از این گذشته شما که جدی جدی خیال نمیکنید که کشورهایی مثلِ  عربستان، اسرائیل و ترکیه که هر کدام منافع مخصوص خود و همزمان هم  مشترک با اون دوتای  دیگه داره، می‌گذارن که روابط  میا‌نِ  ایران و آمریکا حسنه بشه و لابی هاشون هم در آمریکا به سلامتیش یک نیمه لیوان جین میزنن؟ خیال می‌کنید؟
حتی در خود ایران هم اینجا و اونجا کسانی هستند که با حسنه شدن روابط میان ایندو کشور نانشان آجر میشه. اینا هم از درون چندان آروم نخواهند نشست.

شنیدم یک عده‌ از حالا تویِ  صف ایستادن که با پروازِ  مستقیمِ  تهران واشنگتن مسافرت کنند، من اگر جایِ  اینها می‌بودم صبر می‌کردم که آمریکا اول  اجازه فروختنِ  چند هواپیمایِ  مسافربریِ  نو و مناسب را به ایران  صادر کنه و ایران هم در موقعیتی باشه که بتونه بخره بعدش پرواز می‌کردم. 
البته اگر خطوطِ  هوایی مانندِ  امارات و ترکیه مخالفتی با این امر نداشته باشند. هر چی که باشه بازارشان از دست که میره هیچ بقیه بازارهایشان هم ممکنه به خطر بیفته.  
این مسئله اجازه فروش هواپیمای مسافربری به ایران ندادن هم خیلی بامزه بود. دولتهای مختلف آمریکا با دولت ایران مخالفت داشتند و معتقد بودند که دولت ایران نماینده مردم این کشور نیست، ولی اجازه نمیدادن هواپیمای مسافربری به ایران فروخته بشه که همون مردمی که اینها بظاهر ازشون دفاع و طرفداری میکردن، با مغز بخورن زمین. 
چقدر شماها خوش باورید که فکر می‌کنید همه اطرافیهامون دست و پای چلفتی تر از ما هستند. پیشنهاد هم میکنم که از حالا بشقابهای پلاستیکی و بنجل چینی  خانه هایتان را برق نیندازید که  میوه جات خارجی بخرید تا برای همسایه بتونید قیافه بگیرید.
هنوز معلوم نیست که ز رحمت در دیگری باز بشه یا نه و نفتی دوباره فروش بره تا چیزی هم سر سفره شما بیاد.
ملت الکی خوش به این میگن.
با وجود همه انتقادهای بالا ولی این مطلب که بالاخره ایندو کشور تلاش کردند که  با هم حرف بزنند را باید نسبتا مثبت دید ولی باز هم میگم. تلاش کردند که با هم حرف بزنند. هنوز نه حرفی زده شده، نه شرایطی مطرح شده و نه هم چیزی تمام شده.

هیچ نظری موجود نیست: