هم در مورد آتنا اصلانی میدانید و
خواندید و احتمالا اینور و آنور پانویس نوشتید و هم در مورد مریم میرزا خانی.
اولی دختربچه ای بود در ایران که
بنا به عرف و عادت فعلی ایران پوشاک داشت و دومی استادی بود در آمریکا که بی حجاب
هم عکس گرفته بود.
اولی را پس از تجاوز کشتند و دومی
هم به رحمت خدا رفت.
هر دو ماجرا دلخراش و غم انگیز ولی
از هردوی آنها روی همرفته دلخراشتر و غم انگیزتر میزان درک و دانش برخی میباشد که
این اواخر خیلی هو و جنجال به پا کرده اند.
گویا در آگهی های ترحیم خانم
میرزاخانی عکسی بدون حجاب از او پخش شده بود و بلافاصله عده ای آنرا ناصواب
دانستند و گفتند باعث تحریک مردان میشود.
وای بحال جامعه ای که مردانش عکس
بی حجاب و کاملا معمولی درگذشته ای را ببینند و تحریک شوند. اینجاست که میفهمم
مریم میرزا خانی چرا میبایست از ایران میرفت.
از آن گذشته ای مردان غیور و پرهمت
این آب و خاک، مگر آتنا اصلانی دخترهفت ساله ایرانی بزرگسال و لوند و بی حجاب بود
که برخی از مردان غیور این خاک را تحریک کرد؟ مگر آتنا اصلانی تنها موردی اینچنینی
بود که در این مملکت پیش آمده؟
من نه روانشناسم و نه مددکار
اجتماعی و نه جامعه شناس ولی باوجود این شدیدا حس میکنم که مشکل تنها خود مردان
هستند و بافت اجتماعی شدیدا ناسالم که هم به آتنا اصلانیهای خردسال نظر دارد و هم عکس ترحیم بی حجاب مریم میرزاخانی
عذابش میدهد و تحریکش میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر